چرا احساسات منفی و ناراحتیها در روابط، معمولاً سرکوب میشوند؟
در بسیاری از روابط، چه عاطفی، چه خانوادگی و چه کاری، افراد تمایل دارند احساسات منفی خود را پنهان کرده و سرکوب کنند. این سرکوب، ریشه در دلایل متعددی دارد که در ادامه به بررسی برخی از مهمترین آنها میپردازیم.
سرکوب احساسات منفی میتواند در کوتاهمدت آرامش ظاهری را حفظ کند، اما در بلندمدت آسیبهای جدی به رابطه و سلامت روان افراد وارد میکند.
- 💥
ترس از درگیری و مشاجره:
بسیاری از افراد از مواجهه با درگیری و بحث میترسند و ترجیح میدهند برای جلوگیری از آن، احساسات منفی خود را پنهان کنند. - 💥
تمایل به حفظ آرامش:
برخی افراد فکر میکنند ابراز ناراحتی، آرامش رابطه را بر هم میزند و به همین دلیل سکوت میکنند. - 💥
ترس از طرد شدن و عدم پذیرش:
فرد میترسد که اگر احساسات منفی خود را ابراز کند، مورد پذیرش طرف مقابل قرار نگیرد یا طرد شود. - 💥
باورهای نادرست درباره احساسات منفی:
برخی افراد فکر میکنند داشتن احساسات منفی، نشانه ضعف یا مشکل روانی است. - 💥
فشار اجتماعی برای مثبت بودن:
جامعه اغلب افراد را تشویق میکند که همیشه مثبت باشند و احساسات منفی خود را پنهان کنند. - 💥
عدم مهارت در ابراز احساسات:
برخی افراد نمیدانند چگونه به طور سالم و سازنده احساسات منفی خود را ابراز کنند. - 💥
تجربیات تلخ گذشته:
اگر فرد در گذشته به دلیل ابراز احساسات خود مورد انتقاد یا سرزنش قرار گرفته باشد، ممکن است تمایلی به ابراز دوباره آنها نداشته باشد. - 💥
تلاش برای راضی نگه داشتن دیگران:
برخی افراد به طور مداوم تلاش میکنند دیگران را راضی نگه دارند و برای این کار، نیازهای خود را نادیده میگیرند. - 💥
احساس گناه:
فرد ممکن است احساس گناه کند که ناراحت است یا نیازهایش برآورده نمیشود. - 💥
ناآگاهی از احساسات:
گاهی اوقات افراد حتی متوجه نمیشوند که چه احساسی دارند و به همین دلیل نمیتوانند آن را ابراز کنند. - 💥
ترس از آسیب رساندن به طرف مقابل:
فرد ممکن است نگران باشد که ابراز احساسات منفی او، به طرف مقابل آسیب برساند. - 💥
اعتماد به نفس پایین:
افراد با اعتماد به نفس پایین ممکن است احساس کنند حق ندارند ناراحت باشند یا نیازهای خود را مطرح کنند. - 💥
انتظارات غیرواقعی از روابط:
برخی افراد انتظار دارند که روابطشان همیشه عالی باشد و هیچ مشکلی وجود نداشته باشد. - 💥
الگوبرداری از رفتارهای والدین:
اگر فرد در خانوادهای بزرگ شده باشد که در آن احساسات منفی سرکوب میشده، احتمالاً این الگو را تکرار خواهد کرد. - 💥
حفظ ظاهر:
گاهی اوقات افراد برای حفظ ظاهر و نشان دادن اینکه همه چیز خوب است، احساسات منفی خود را پنهان میکنند. - 💥
نگرش منفی به تعارض:
برخی افراد تعارض را ذاتاً بد میدانند و به همین دلیل از آن اجتناب میکنند. - 💥
نبود فضای امن برای ابراز احساسات:
اگر در رابطه فضایی امن و حمایتی وجود نداشته باشد، فرد تمایلی به ابراز احساسات خود نخواهد داشت. - 💥
نگرش قربانی بودن:
فرد ممکن است احساس کند کنترلی بر شرایط ندارد و ابراز ناراحتی فایدهای ندارد. - 💥
ترس از تغییر:
ابراز احساسات منفی میتواند منجر به تغییر در رابطه شود و برخی افراد از این تغییر میترسند.

بسیاری از این دلایل ریشه در باورها و الگوهای رفتاری غلط دارند که با آگاهی و تلاش میتوان آنها را تغییر داد.
یادگیری مهارتهای ارتباطی موثر و ایجاد فضایی امن و حمایتی در رابطه، میتواند به افراد کمک کند تا احساسات خود را به طور سالم و سازنده ابراز کنند.
1. ترس از درگیری و مشاجره
ترس از اینکه ابراز ناراحتی منجر به بحث و جدل شدید شود، یکی از اصلیترین دلایل سرکوب احساسات منفی است.افراد معمولا از رویارویی با این احتمال اجتناب میکنند.بسیاری از افراد آموختهاند که ابراز خشم یا ناراحتی معادل جنگ و دعوا است، بنابراین سکوت را ترجیح میدهند.این ترس میتواند ریشه در تجربیات قبلی داشته باشد، جایی که ابراز احساسات منفی با واکنشهای تند و نامطلوب مواجه شده است.افراد ممکن است نگران باشند که نتوانند به طور سازنده با درگیری احتمالی روبرو شوند و اوضاع را بدتر کنند.به همین دلیل، سرکوب احساسات به عنوان راهی برای حفظ آرامش و جلوگیری از تنش تلقی میشود.
در واقع، این یک راهکار کوتاه مدت است که در بلند مدت آسیبزا خواهد بود.
حتی فکر کردن به یک مشاجره احتمالی میتواند به اندازه کافی استرسزا باشد که فرد را از بیان ناراحتی خود منصرف کند.
2. حفظ ظاهر و تصور مثبت از رابطه
بسیاری از افراد میخواهند تصویری مثبت و بینقص از رابطه خود به دیگران نشان دهند و ابراز احساسات منفی با این هدف در تضاد است. آنها نگران هستند که اعتراف به ناراحتی، رابطه را آسیبدیده و ناکارآمد جلوه دهد. این نگرانی به ویژه در شبکههای اجتماعی و در برابر دوستان و خانواده بیشتر است. فشار اجتماعی برای داشتن یک رابطه “کاملا مطلوب” میتواند افراد را وادار به پنهان کردن مشکلات و ناراحتیها کند. در ضمن، افراد ممکن است احساس کنند که اگر ناراحتی خود را ابراز کنند، دیگران در مورد رابطه آنها قضاوت منفی خواهند داشت. این ترس از قضاوت میتواند بسیار قوی باشد و افراد را به سکوت وادار کند. این تلاش برای حفظ ظاهر میتواند منجر به ایجاد یک شکاف عمیق بین واقعیت رابطه و تصویری که به دیگران ارائه میشود، شود.
3. ترس از طرد شدن و از دست دادن رابطه
ترس از اینکه ابراز ناراحتی باعث شود طرف مقابل رابطه را ترک کند، یک عامل مهم در سرکوب احساسات منفی است.افراد ممکن است نگران باشند که اگر نیازها و خواستههای خود را مطرح کنند، برای طرف مقابل ناخوشایند شوند و او تصمیم به پایان دادن به رابطه بگیرد.این ترس به ویژه در روابطی که پایههای ناپایدار دارند یا در گذشته تجربه طرد شدن وجود داشته است، قویتر است.افراد ممکن است احساس کنند که ارزش آنها به عنوان یک فرد، به توانایی آنها در راضی نگه داشتن طرف مقابل وابسته است.به همین دلیل، آنها از بیان هر چیزی که ممکن است منجر به نارضایتی طرف مقابل شود، خودداری میکنند.
این ترس از دست دادن، افراد را در یک چرخه معیوب نگه میدارد، جایی که سکوت و سرکوب احساسات منجر به نارضایتی بیشتر و افزایش احتمال از دست دادن رابطه میشود.
وابستگی عاطفی شدید نیز میتواند این ترس را تشدید کند.
4. عدم مهارت در برقراری ارتباط موثر
بسیاری از افراد نمیدانند چگونه احساسات خود را به طور سازنده و بدون ایجاد تنش بیان کنند.آنها ممکن است فاقد مهارتهای ارتباطی لازم برای بیان احساسات خود به شیوهای باشند که برای طرف مقابل قابل درک و پذیرش باشد.این کمبود مهارت میتواند ناشی از تربیت خانوادگی، تجربیات قبلی یا عدم آموزش مناسب باشد.افراد ممکن است از بیان احساسات خود به صورت پرخاشگرانه یا منفعلانه میترسند و به همین دلیل، ترجیح میدهند سکوت کنند.آنها ممکن است ندانند چگونه احساسات خود را به صورت جملات “من” بیان کنند و به جای آن، طرف مقابل را متهم کنند.
عدم توانایی در همدلی با طرف مقابل و درک دیدگاه او نیز میتواند منجر به سوءتفاهم و درگیری شود.
</p> </p> <h2>5.تجربه های بد گذشته</h2> </p> <p>اگر در گذشته، ابراز احساسات منفی منجر به واکنش های منفی، تحقیر، یا نادیده گرفته شدن شده باشد، فرد تمایل دارد در روابط بعدی نیز احساسات خود را سرکوب کند.</p> </p> <p>این تجربیات میتوانند باعث ایجاد ترس و اضطراب در فرد شوند و او را از ابراز احساسات خود باز دارند.</p> </p> <p>به اصطلاح، فرد “> </p> </p> <p>این تجربیات بد میتوانند در دوران کودکی، نوجوانی، یا در روابط قبلی اتفاق افتاده باشند.
</p> </p> <p>فرد ممکن است به این نتیجه رسیده باشد که ابراز احساسات منفی بی فایده است و فقط باعث ایجاد دردسر می شود.</p> </p> <p>این باور میتواند بسیار قوی باشد و به سختی قابل تغییر باشد.</p> </p> <p>در نتیجه، فرد سعی می کند احساسات خود را پنهان کند و فقط رفتارهایی را نشان دهد که از او انتظار می رود.</p> </p> <h2>6.الگوهای خانوادگی</h2> </p> <p>خانواده ای که در آن ابراز احساسات منفی ممنوع بوده و یا با تنبیه مواجه می شده، میتواند به فرزندان بیاموزد که احساسات خود را سرکوب کنند.
</p> </p> <p>در چنین خانواده هایی، ممکن است گفته شود که “گریه نکن”، “عصبانی نشو”، یا “مشکلاتت را برای خودت نگه دار”.</p> </p> <p>این پیام ها به فرزندان می آموزند که احساسات منفی نامطلوب هستند و باید پنهان شوند.</p> </p> <p>فرزندان ممکن است یاد بگیرند که برای جلب توجه و محبت والدین، باید احساسات خود را نادیده بگیرند و فقط رفتارهای مثبت نشان دهند.</p> </p> <p>این الگوها میتوانند در بزرگسالی نیز ادامه یابند و فرد در <a href=" https: target="_blank">روابط عاطفی خود نیز احساسات خود را سرکوب کند.
فرد ممکن است احساس کند که اگر احساسات خود را ابراز کند، والدینش را ناامید می کند.در نتیجه، فرد ترجیح می دهد سکوت کند و از بیان نیازهای خود خودداری کند.
7. باورهای فرهنگی
در برخی فرهنگ ها، ابراز احساسات منفی به عنوان ضعف، بی احترامی، یا بی ادبی تلقی می شود. در این فرهنگ ها، افراد تشویق می شوند که “قوی” باشند و احساسات خود را کنترل کنند. ابراز ناراحتی، عصبانیت، یا ترس میتواند باعث شرمساری و خجالت شود. این باورها میتوانند به ویژه در مردان قوی باشند، زیرا مردان معمولاً تشویق می شوند که احساسات خود را پنهان کنند و “مردانه” رفتار کنند. افراد ممکن است احساس کنند که اگر احساسات خود را ابراز کنند، مورد قضاوت و تمسخر قرار می گیرند. این باورها میتوانند مانع از آن شوند که افراد به طور با صداقت و آزادانه با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. در نتیجه، افراد ممکن است احساس تنهایی و انزوا کنند.
8. ترس از آسیب رساندن به طرف مقابل
گاهی اوقات افراد احساسات منفی خود را سرکوب می کنند چون می ترسند بیان آنها باعث ناراحتی یا آسیب دیدن طرف مقابل شود. آنها نمی خواهند باعث درد و رنج شوند و ترجیح می دهند خودشان درد را تحمل کنند. این ترس به ویژه در روابطی که طرف مقابل آسیب پذیر است یا مشکلات روحی و روانی دارد، قوی تر است. افراد ممکن است احساس کنند که مسئول محافظت از طرف مقابل هستند و نمی توانند با بیان احساسات منفی خود، آرامش او را بر هم بزنند. این نیت خیرخواهانه میتواند به رابطه آسیب برساند، زیرا سرکوب احساسات میتواند منجر به خشم انباشته شده و انفجارهای ناگهانی شود. در نتیجه، باید راه های سازنده ای برای بیان احساسات منفی پیدا کنیم که به طرف مقابل آسیب نرساند.
9. عدم اعتماد به طرف مقابل
اگر به طرف مقابل اعتماد کافی وجود نداشته باشد، احتمال سرکوب احساسات منفی بیشتر می شود. افراد ممکن است نگران باشند که اگر احساسات خود را با طرف مقابل در میان بگذارند، از آنها سوء استفاده خواهد شد یا مورد تمسخر قرار خواهند گرفت. عدم اعتماد میتواند ناشی از تجربیات بد گذشته، خیانت، یا عدم صداقت باشد. افراد ممکن است احساس کنند که نمی توانند آسیب پذیر باشند و باید از خود در برابر طرف مقابل محافظت کنند. این عدم اعتماد میتواند مانع از ایجاد یک رابطه صمیمی و عمیق شود. در نتیجه، باید برای ایجاد یک رابطه سالم، به تدریج اعتماد را ایجاد کنیم و با طرف مقابل صادق باشیم. اگر اعتماد وجود نداشته باشد، رابطه نمی تواند به طور کامل شکوفا شود.
10. کمال گرایی
افراد کمال گرا اغلب برای حفظ تصویر بی نقص خود در رابطه، احساسات منفی خود را سرکوب می کنند. آنها نمی خواهند اشتباه یا نقص خود را نشان دهند و سعی می کنند همیشه “خوب” و “مثبت” باشند. این تلاش برای بی نقص بودن میتواند بسیار خسته کننده و طاقت فرسا باشد. افراد ممکن است احساس کنند که اگر احساسات منفی خود را ابراز کنند، دیگران آنها را دوست نخواهند داشت یا به آنها احترام نخواهند گذاشت. این ترس از پذیرفته نشدن میتواند بسیار قوی باشد. در نتیجه، باید بپذیریم که همه انسان ها نقص دارند و داشتن احساسات منفی طبیعی است. سعی کردن برای بی نقص بودن فقط باعث استرس و نارضایتی می شود.
11. کمبود عزت نفس
افرادی که عزت نفس پایینی دارند، اغلب ارزش خود را کم می دانند و احساس می کنند حق ندارند ناراحت باشند یا نیازهای خود را بیان کنند. آنها ممکن است فکر کنند که لیاقت خوشبختی را ندارند و باید همیشه دیگران را راضی نگه دارند. این باور میتواند باعث شود که آنها به طور مداوم نیازهای خود را نادیده بگیرند و احساسات منفی خود را سرکوب کنند. آنها ممکن است بترسند که اگر نیازهای خود را بیان کنند، باعث ناراحتی طرف مقابل شوند و او را از دست بدهند. این ترس از دست دادن میتواند بسیار فلج کننده باشد. در نتیجه، باید روی افزایش عزت نفس خود کار کنیم و به خودمان یادآوری کنیم که ارزشمند هستیم و حق داریم خوشحال باشیم. ابراز نیازها و احساسات، گامی مهم در جهت ایجاد یک رابطه سالم و رضایت بخش است.
12. عدم آگاهی از احساسات
برخی افراد به دلیل عدم آگاهی از احساسات خود، نمی دانند که ناراحت هستند یا چه چیزی آنها را آزار می دهد. آنها ممکن است به نشانه های جسمی و رفتاری ناراحتی توجه نکنند و یا آنها را به عوامل دیگری نسبت دهند. این عدم آگاهی میتواند ناشی از سرکوب طولانی مدت احساسات، عدم آموزش در مورد احساسات، یا تجربه های آسیب زا باشد. افراد ممکن است احساس کنند که “خوب” هستند، در حالی که در واقع در اعماق وجودشان ناراحت و ناخوشایند هستند. این عدم آگاهی میتواند منجر به مشکلات جدی در روابط و سلامت روان شود. در نتیجه، باید به احساسات خود توجه کنیم و سعی کنیم آنها را درک کنیم. مدیتیشن، یوگا، و صحبت با یک درمانگر میتواند به افزایش آگاهی از احساسات کمک کند.
13. احساس گناه
گاهی اوقات افراد به دلیل احساس گناه، احساسات منفی خود را سرکوب می کنند. آنها ممکن است احساس کنند که نباید ناراحت باشند، مخصوصا اگر طرف مقابل در حال گذراندن شرایط سختی باشد. آنها ممکن است فکر کنند که ابراز ناراحتی خود، خودخواهانه و نامهربانانه است. این احساس گناه میتواند باعث شود که آنها نیازهای خود را نادیده بگیرند و از خود مراقبت نکنند. در نتیجه، باید به یاد داشته باشیم که احساسات ما معتبر هستند و حق داریم ناراحت باشیم، حتی اگر دیگران در شرایط سخت تری باشند. مراقبت از خود، خودخواهانه نیست، بلکه ضروری است. همچنین باید با خود مهربان باشیم و خود را به خاطر اشتباهاتمان ببخشیم.
14. ترس از تغییر
ابراز احساسات منفی میتواند منجر به تغییر در رابطه شود و برخی افراد از این تغییر می ترسند. آنها ممکن است نگران باشند که اگر نیازهای خود را بیان کنند، طرف مقابل از آنها جدا خواهد شد یا رابطه دیگر مانند قبل نخواهد بود. این ترس از ناشناخته میتواند بسیار قوی باشد. افراد ممکن است ترجیح دهند وضعیت موجود را تحمل کنند، حتی اگر ناراضی باشند، به جای اینکه خطر تغییر را بپذیرند. در نتیجه، باید به یاد داشته باشیم که تغییر همیشه بد نیست و گاهی اوقات برای رشد و بهبود رابطه ضروری است. همچنین باید به خود و طرف مقابلمان اعتماد کنیم و باور داشته باشیم که می توانیم با هر چالشی روبرو شویم. عدم تغییر میتواند منجر به رکود و فرسودگی رابطه شود.
15. منفعل بودن
افراد منفعل اغلب به دلیل ترس از رویارویی، جلب رضایت دیگران، یا عدم باور به توانایی خود در تغییر شرایط، احساسات منفی خود را سرکوب می کنند. آنها ترجیح می دهند سکوت کنند و از ابراز نظرات و نیازهای خود خودداری کنند. این رفتار منفعلانه میتواند منجر به خشم انباشته شده، نارضایتی، و از دست دادن هویت شود. افراد منفعل ممکن است احساس کنند که کنترل زندگی خود را ندارند و همیشه باید به دیگران تسلیم شوند. در نتیجه، باید روی افزایش اعتماد به نفس و قاطعیت خود کار کنیم. یادگیری نحوه بیان نیازها و نظرات به طور سازنده میتواند به بهبود روابط و افزایش رضایت از زندگی کمک کند. همچنین باید به خود یادآوری کنیم که حق داریم نظرات و نیازهای خود را داشته باشیم.
16. مشکلات روانی
برخی از مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب، و اختلال شخصیت میتواند باعث سرکوب احساسات منفی شود. افراد مبتلا به این مشکلات ممکن است به دلیل احساس شرم، ترس، یا ناتوانی، قادر به ابراز احساسات خود نباشند. آنها ممکن است احساس کنند که اگر احساسات خود را ابراز کنند، مشکلاتشان بدتر خواهد شد یا دیگران آنها را طرد خواهند کرد. این سرکوب احساسات میتواند علائم مشکلات روانی را تشدید کند و منجر به انزوا و ناامیدی شود. در نتیجه، باید در صورت تجربه مشکلات روانی، به دنبال کمک حرفه ای باشیم. درمان میتواند به افراد کمک کند تا احساسات خود را درک کنند، مهارت های مقابله ای جدیدی یاد بگیرند، و روابط سالم تری ایجاد کنند. همچنین باید بدانیم که به دنبال کمک بودن نشانه ضعف نیست، بلکه نشانه شجاعت و مسئولیت پذیری است.
17. سوء استفاده عاطفی
در روابطی که سوء استفاده عاطفی وجود دارد، قربانیان اغلب برای حفظ امنیت خود، احساسات منفی خود را سرکوب می کنند. متجاوزان عاطفی اغلب با تهدید، تحقیر، یا دستکاری، قربانیان را مجبور به سکوت می کنند. قربانیان ممکن است از عواقب ابراز مخالفت یا نارضایتی خود بترسند. این سرکوب احساسات میتواند منجر به مشکلات جدی در سلامت روان و جسمانی قربانیان شود. آنها ممکن است احساس کنند که هویت خود را از دست داده اند و دیگر نمی دانند چه کسی هستند. در نتیجه، باید در صورت تجربه سوء استفاده عاطفی، به دنبال کمک حرفه ای و حمایت باشید. خروج از یک رابطه سوء استفاده آمیز میتواند دشوار باشد، اما برای حفظ سلامتی و امنیت ضروری است.
18. حفظ روابط ظاهری
گاهی افراد برای حفظ روابطی که سطحی هستند و عمق چندانی ندارند، احساسات منفی خود را سرکوب می کنند. آنها ممکن است نخواهند با مطرح کردن مشکلات و ناراحتی ها، رابطه را پیچیده تر کنند و ترجیح می دهند به تعاملات سطحی و خوشایند بسنده کنند. این رفتار میتواند در روابط خانوادگی، دوستی، یا حتی همکاران دیده شود. اگرچه این رویکرد ممکن است در کوتاه مدت آسان تر باشد، اما در بلند مدت میتواند منجر به احساس تنهایی و نارضایتی شود. عدم صداقت و صمیمیت در رابطه میتواند مانع از ایجاد یک ارتباط عمیق و معنادار شود. در نتیجه، باید ارزش روابط عمیق و صمیمی را بدانیم و برای ایجاد و حفظ آنها تلاش کنیم. ابراز احساسات منفی، با وجود دشواری، میتواند گامی مهم در جهت ایجاد صمیمیت و اعتماد در رابطه باشد.
19. ترس از قضاوت شدن
یکی از دلایل اصلی سرکوب احساسات منفی، ترس از قضاوت شدن توسط دیگران است. افراد نگران هستند که اگر احساسات واقعی خود را نشان دهند، مورد تمسخر، انتقاد، یا طرد قرار می گیرند. این ترس میتواند ناشی از تجربیات بد گذشته، باورهای فرهنگی، یا کمبود اعتماد به نفس باشد. افراد ممکن است احساس کنند که باید همیشه قوی و مثبت باشند و ابراز احساسات منفی نشانه ضعف است. این ترس از قضاوت میتواند مانع از ایجاد روابط سالم و صمیمی شود. در نتیجه، باید بدانیم که همه ما انسان هستیم و داشتن احساسات منفی طبیعی است. همچنین باید با خود و دیگران مهربان باشیم و از قضاوت کردن یکدیگر خودداری کنیم.






خیلی ممنون از این مطلبِ عمیق و کاربردی درباره سرکوب احساسات منفى در رابطه ها. به خصوص قسمت ترس از درگیری و از دست دادن رابطه رو خیلى واضح توضیح دادید. من یه مدت طولانی تو رابطه قبلیم به خاطر ترس از تنش، همه ناراحتی هامو تو خودم میریختم و این باعث شد یه دفعه منفجر بشم و رابطه خراب بشه. کاش زودتر این متنو خونده بودم. دوست دارم بیشتر درباره راهکارهای عملی براى ابراز احساسات بدون ترس از طرد شدن بخونم. اگه کسى تجربه مشابهى داره یا تونسته این چرخه رو بشکنه، خوشحال میشم داستانشو بشنوم. 😊
پ.ن: اگه امکانش هست یه مطلب هم درباره نحوه مدیریت خشم در رابطه بنویسید، خیلى به دردبخره!
در روابطی که احساسات منفی زیاد می شود، بعضی ها فقط دنبال مقصر می گردند و از بررسی نقش خودشان غافل می شوند. من یک بار فقط طرف مقابلم را متهم کردم که باعث ناراحتی من شده، ولی بعدا فهمیدم که خودم هیچ وقت خواسته هایم را واضح نگفته بودم. حالا هر وقت ناراحتی پیش می آید، اول با خودم مرور می کنم که آیا چیزی را پنهان کرده ام یا نه.
در زمان بروز احساسات، اشتباهی که مرتکب شدم این بود که فقط در ذهنم با طرف مقابل بحث می کردم و هیچ وقت حرفی نمی زدم. بعد از مدتی رابطه سرد شد چون هیچ چیز روشن نبود. حالا هر وقت چیزی اذیتم می کند، همان لحظه با لحن آرام بیانش می کنم تا سوء تفاهم شکل نگیرد. احساس اگر فقط در سکوت بماند، مثل باری است که هیچ کس نمی داند باید بلندش کند.
در مواجهه با ناراحتی، یک بار فقط سعی کردم خودم را سرگرم کنم تا فراموشش کنم. ولی بعد از چند روز، همان حس با شدت بیشتر برگشت. حالا هر وقت ناراحت می شوم، اول چند دقیقه با خودم خلوت می کنم تا بفهمم دقیقا چه چیزی درونم در حال فریاد زدن است. احساسات اگر شنیده نشوند، مثل کودکی هستند که با گریه دنبال توجه می گردند.