چرا گاهی به نظر میرسد که هیچ چیزی تغییر نکرده است؟
احساس میکنید درجا میزنید؟ با وجود تلاشهای فراوان، باز هم همهچیز شبیه دیروز است؟ این حس ناخوشایند که انگار هیچ پیشرفتی حاصل نشده، تجربهای رایج است. اما چرا این اتفاق میافتد؟ دلایل متعددی میتوانند پشت این حس باشند. بیایید نگاهی دقیقتر به این موضوع بیندازیم:
- 💥
عدم تعریف اهداف مشخص و قابل اندازهگیری:
وقتی ندانیم دقیقا به چه چیزی میخواهیم برسیم، تشخیص پیشرفت هم دشوار میشود. - 💥
تمرکز بر نتایج کوتاهمدت به جای تغییرات بنیادین:
گاهی به دنبال راهحلهای سریع هستیم که اثری موقتی دارند. - 💥
ترس از تغییر و چسبیدن به منطقه امن:
تغییر میتواند ترسناک باشد و ناخودآگاه از آن دوری کنیم. - 💥
عدم ارزیابی منظم و دقیق از وضعیت موجود:
بدون بررسی دورهای، نمیتوانیم متوجه تغییرات کوچک شویم. - 💥
مقایسه خود با دیگران به جای تمرکز بر مسیر شخصی:
مقایسه دائم با دیگران باعث میشود دستاوردهای خودمان را نبینیم. - 💥
قرار گرفتن در معرض اطلاعات و محیطهای مشابه:
اگر همیشه با افراد و اطلاعات مشابه در ارتباط باشیم، دیدگاههای جدیدی کسب نمیکنیم. - 💥
عدم پذیرش ریسک و امتحان کردن روشهای جدید:
ترس از شکست مانع از امتحان کردن راههای نو میشود. - 💥
انتظارات غیر واقع بینانه از سرعت تغییر:
تغییر زمانبر است و انتظار تحولات سریع میتواند ناامید کننده باشد. - 💥
عدم انعطافپذیری در برابر تغییرات غیرمنتظره:
زندگی پر از فراز و نشیب است و عدم آمادگی برای تغییر مسیر، ما را عقب میاندازد. - 💥
تلاش برای کنترل همهچیز:
تلاش برای کنترل تمامی جنبههای زندگی، انرژی زیادی میگیرد و مانع از تمرکز بر مسائل مهمتر میشود.

- 💥
کمبود انگیزه و انرژی:
خستگی و بیانگیزگی باعث میشود نتوانیم برای تغییر تلاش کنیم. - 💥
تکرار الگوهای رفتاری قدیمی:
ناخودآگاه به الگوهای رفتاری آشنا چسبیدهایم و نمیتوانیم از آنها رها شویم. - 💥
اهمالکاری و به تعویق انداختن کارها:
امروز و فردا کردن کارها باعث میشود هیچوقت پیشرفتی حاصل نشود. - 💥
عدم تمرکز بر نقاط قوت و ضعف:
شناخت نقاط قوت و ضعف، به ما کمک میکند تا تلاشهایمان را در مسیر درست هدایت کنیم.
درک این دلایل، قدم اول برای ایجاد تغییر و پیشرفت است. آگاهی از موانع، به ما کمک میکند تا با برنامهریزی و تلاش آگاهانه، مسیر خود را به سمت اهدافمان هموار کنیم. به خودتان سخت نگیرید. مهم این است که در مسیر تغییر و رشد قرار بگیرید، حتی اگر سرعتتان کم باشد.
1. گیر افتادن در روتینهای قدیمی
بسیاری از ما به عادات و روتینهایی پایبند هستیم که سالهاست با ما همراه بودهاند.این روتینها، اگرچه ممکن است حس امنیت و آشنایی ایجاد کنند، اما میتوانند مانع از ایجاد تغییرات واقعی در زندگیمان شوند.وقتی هر روز یک مسیر را طی میکنیم، با همان افراد معاشرت میکنیم و همان فعالیتها را انجام میدهیم، فضای کمی برای تجربههای جدید و تغییر باقی میماند.تغییر، نیازمند خروج از این دایرهی امن و پذیرش ریسکهای کوچک است.لازم است به خودمان اجازه دهیم چیزهای جدید را امتحان کنیم، مسیرهای جدیدی را کشف کنیم و با افرادی متفاوت تعامل داشته باشیم.
در غیر این صورت، به نظر میرسد که زمان متوقف شده و هیچ چیز در حال تغییر نیست.تغییر روتینهای کوچک، میتواند دریچهای به سوی تغییرات بزرگتر باشد.امتحان کردن یک رستوران جدید، گوش دادن به موسیقی متفاوت یا حتی تغییر مسیر همیشگی برای رسیدن به محل کار، میتواند جرقهای برای تحولات مثبت در زندگیمان باشد.به خودتان یادآوری کنید که روتینها میتوانند بسیار قدرتمند باشند، اما نباید اجاز دهید که شما را در یک قفس طلایی محبوس کنند.آزادی در انتخاب و تجربهی چیزهای جدید، کلید تغییر و رشد است.
از خودتان بپرسید: چه روتینهایی در زندگی من وجود دارند که مانع از ایجاد تغییرات مثبت میشوند؟
چگونه میتوانم این روتینها را به چالش بکشم؟با ایجاد فضایی برای تجربههای جدید، به خودتان فرصت میدهید تا رشد کنید، یاد بگیرید و تغییر کنید.این تغییرات، هرچند کوچک، میتوانند زندگی شما را غنیتر و معنادارتر کنند.
2. تعیین اهداف غیرواقعبینانه
وقتی اهدافی را تعیین میکنیم که بیش از حد بلندپروازانه یا دور از دسترس هستند، احتمال اینکه احساس کنیم هیچ پیشرفتی نمیکنیم، بسیار زیاد است.این اهداف غیرواقعبینانه، میتوانند منجر به ناامیدی، سرخوردگی و تسلیم شدن شوند.مثلا اگر میخواهید وزن کم کنید، به جای اینکه هدفگذاری کنید که در یک ماه 10 کیلوگرم وزن کم کنید، هدفگذاری کنید که هر هفته 500 گرم وزن کم کنید.این هدف کوچکتر، دستیابی به آن را آسانتر میکند و به شما انگیزه میدهد تا به تلاش خود ادامه دهید.در ضمن، باید اهداف خود را با ارزشها و علایق خود هماهنگ کنید.
اگر اهدافی را دنبال کنید که با آنچه واقعاً برایتان مهم است همسو نیستند، احتمال اینکه انگیزه خود را از دست بدهید، بسیار زیاد است.
از خودتان بپرسید: آیا اهداف من واقعبینانه هستند؟آیا اهداف من با ارزشها و علایق من همسو هستند؟با تقسیم اهداف بزرگ به اهداف کوچکتر و قابل مدیریت، میتوانید به تدریج به اهداف بزرگتر خود دست پیدا کنید و احساس کنید که در حال پیشرفت هستید.
3. عدم توجه به پیشرفتهای کوچک
اغلب، ما آنقدر بر روی نتیجه نهایی متمرکز میشویم که از دیدن پیشرفتهای کوچک و تدریجی که در طول مسیر داشتهایم، غافل میشویم.این بیتوجهی به پیشرفتهای کوچک، میتواند باعث شود احساس کنیم که هیچ تغییری نکردهایم، حتی اگر در واقعیت اینطور نباشد.مثلا اگر میخواهید یک زبان جدید یاد بگیرید، به جای اینکه منتظر بمانید تا بتوانید روان صحبت کنید، به یادگیری کلمات و عبارات جدید، درک دستور زبان و توانایی برقراری ارتباط ساده افتخار کنید.در ضمن، باید به خودتان برای پیشرفتهای خود پاداش دهید.این پاداشها میتوانند کوچک و ساده باشند، مانند خریدن یک فنجان قهوه مورد علاقه، تماشای یک فیلم یا صرف وقت با دوستان.
از خودتان بپرسید: آیا من به پیشرفتهای کوچک خود توجه میکنم؟
چگونه میتوانم پیشرفتهای خود را به طور ملموستری مشاهده کنم؟با تمرکز بر پیشرفتهای کوچک، میتوانید از احساس رکود و ناامیدی جلوگیری کنید و به خودتان یادآوری کنید که در مسیر درستی قرار دارید.
4. مقایسه خود با دیگران
مقایسه خود با دیگران، یک دام خطرناک است که میتواند منجر به حسادت، ناامیدی و احساس عدم کفایت شود.وقتی خود را با دیگران مقایسه میکنیم، اغلب بر روی موفقیتها و دستاوردهای آنها تمرکز میکنیم و از یاد میبریم که هر فردی مسیر منحصر به فرد خود را دارد.به جای مقایسه خود با دیگران، سعی کنید بر روی پیشرفت خود تمرکز کنید و خود را با خود دیروزتان مقایسه کنید.آیا امروز نسبت به دیروز کمی بهتر شدهاید؟آیا چیز جدیدی یاد گرفتهاید؟آیا یک قدم به سوی هدف خود نزدیکتر شدهاید؟
از خودتان بپرسید: آیا من خود را با دیگران مقایسه میکنم؟
چگونه میتوانم از این کار دست بکشم؟با تمرکز بر پیشرفت خود و قدردانی از داشتههای خود، میتوانید از احساس ناامیدی و حسادت جلوگیری کنید و به سوی یک زندگی رضایتبخشتر گام بردارید.
5. ترس از تغییر
ترس از تغییر، یک احساس طبیعی و انسانی است.تغییر میتواند ناآشنا، تهدیدآمیز و ناراحتکننده باشد.اما، ترس از تغییر میتواند مانع از رشد و پیشرفت ما شود و باعث شود در وضعیت فعلی خود گیر کنیم، حتی اگر از آن راضی نباشیم.برای غلبه بر ترس از تغییر، باید ابتدا ریشه این ترس را شناسایی کنید.آیا از ناشناختهها میترسید؟آیا نگران شکست خوردن هستید؟آیا میترسید که دیگران شما را قضاوت کنند؟پس از شناسایی ریشه ترس خود، سعی کنید آن را به چالش بکشید.آیا این ترس منطقی است؟آیا شواهدی وجود دارد که خلاف آن را نشان دهد؟
آیا بدترین سناریویی که تصور میکنید، واقعاً محتمل است؟توجه داشته باشید شما میتوانید با برداشتن قدمهای کوچک و تدریجی، ترس خود را کاهش دهید.به جای اینکه یکباره تغییر بزرگی در زندگی خود ایجاد کنید، سعی کنید تغییرات کوچک و قابل مدیریتی را امتحان کنید.مثلا اگر از صحبت کردن در جمع میترسید، میتوانید با صحبت کردن در جمعهای کوچک و آشنا شروع کنید و به تدریج، دامنه جمع را گسترش دهید.از خودتان بپرسید: از چه چیزی در مورد تغییر میترسم؟چگونه میتوانم این ترس را به چالش بکشم؟با برداشتن قدمهای کوچک و تدریجی، میتوانید ترس از تغییر را به هیجان و اشتیاق برای کشف چیزهای جدید تبدیل کنید.
6. عدم انعطافپذیری
زندگی پر از فراز و نشیب است و اتفاقات غیرمنتظره همیشه رخ میدهند.اگر در برابر تغییرات انعطافپذیر نباشیم، به راحتی ناامید میشویم و احساس میکنیم که هیچ چیز طبق برنامه پیش نمیرود.انعطافپذیری به معنای توانایی سازگاری با شرایط جدید، پذیرش تغییرات و یافتن راهحلهای جایگزین است.افراد انعطافپذیر، به جای اینکه در برابر مشکلات تسلیم شوند، آنها را به عنوان فرصتی برای یادگیری و رشد میبینند.برای افزایش انعطافپذیری، میتوانید سعی کنید دیدگاه خود را نسبت به مشکلات تغییر دهید.به جای اینکه به مشکلات به عنوان موانعی برای رسیدن به هدف خود نگاه کنید، آنها را به عنوان چالشهایی برای تقویت مهارتهای خود در نظر بگیرید.
در ضمن، باید برنامههای خود را با در نظر گرفتن احتمال وقوع اتفاقات غیرمنتظره تنظیم کنید.به جای اینکه یک برنامه سفت و سخت و غیرقابل انعطاف داشته باشید، سعی کنید یک برنامه انعطافپذیر داشته باشید که بتواند با تغییرات سازگار شود.از خودتان بپرسید: آیا من در برابر تغییرات انعطافپذیر هستم؟چگونه میتوانم انعطافپذیری خود را افزایش دهم؟با تمرین انعطافپذیری، میتوانید در برابر ناملایمات زندگی مقاومت بیشتری نشان دهید و به اهداف خود دست پیدا کنید.
7. عدم تمرکز
در دنیای پرمشغله امروزی، حفظ تمرکز بر روی اهداف و اولویتهای خود، کار دشواری است.حواسپرتیهای متعدد، مانند شبکههای اجتماعی، ایمیلها و تماسهای تلفنی، میتوانند به راحتی ما را از مسیر اصلی خود منحرف کنند.وقتی تمرکز خود را از دست میدهیم، انرژی و زمان خود را صرف فعالیتهایی میکنیم که هیچ ارتباطی با اهداف ما ندارند.در نتیجه، احساس میکنیم که هیچ پیشرفتی نمیکنیم و هیچ تغییری در زندگی ما رخ نمیدهد.برای افزایش تمرکز، میتوانید سعی کنید محیط خود را از عوامل حواسپرتی پاک کنید.
تلفن همراه خود را خاموش کنید، نوتیفیکیشنهای شبکههای اجتماعی را غیرفعال کنید و یک فضای آرام و ساکت برای کار و مطالعه ایجاد کنید.توجه داشته باشید شما میتوانید از تکنیکهای مدیریت زمان، مانند تکنیک پومودورو، برای افزایش تمرکز خود استفاده کنید.در این تکنیک، شما به مدت 25 دقیقه بر روی یک کار تمرکز میکنید و سپس به مدت 5 دقیقه استراحت میکنید.این کار را برای چند دور تکرار میکنید و سپس یک استراحت طولانیتر انجام میدهید.از خودتان بپرسید: چه عواملی باعث حواسپرتی من میشوند؟چگونه میتوانم تمرکز خود را افزایش دهم؟
با تمرکز بر روی اهداف و اولویتهای خود، میتوانید انرژی و زمان خود را به طور موثرتری مدیریت کنید و به نتایج دلخواه خود دست پیدا کنید.
8. عدم حمایت کافی
تغییر و رشد، فرآیندی دشوار و زمانبر است.در طول این فرآیند، به حمایت و تشویق دیگران نیاز داریم تا انگیزه خود را حفظ کنیم و به تلاش خود ادامه دهیم.اگر حمایت کافی از اطرافیان خود دریافت نکنیم، به راحتی ناامید میشویم و احساس میکنیم که تنها هستیم.
حمایت میتواند به اشکال مختلفی باشد، مانند تشویق کلامی، کمک عملی، گوش دادن فعالانه و همدلی.باید با افرادی در ارتباط باشیم که به ما ایمان دارند و از ما حمایت میکنند.
اگر احساس میکنید که حمایت کافی دریافت نمیکنید، میتوانید با خانواده، دوستان یا یک مربی صحبت کنید و نیازهای خود را بیان کنید.
توجه داشته باشید شما میتوانید به گروههای حمایتی بپیوندید و با افرادی که تجربههای مشابهی دارند، ارتباط برقرار کنید.
از خودتان بپرسید: آیا حمایت کافی از اطرافیان خود دریافت میکنم؟چگونه میتوانم حمایت بیشتری دریافت کنم؟با دریافت حمایت کافی، میتوانید انگیزه خود را حفظ کنید و با اعتماد به نفس بیشتری به سوی اهداف خود پیش بروید.
9. عدم صبر و شکیبایی
تغییر و رشد، یک فرآیند زمانبر است و نتایج اغلب به تدریج و به آهستگی ظاهر میشوند.اگر صبر و شکیبایی نداشته باشیم، به راحتی ناامید میشویم و انتظار داریم که نتایج فوری و چشمگیری را مشاهده کنیم.وقتی این اتفاق نمیافتد، احساس میکنیم که هیچ تغییری نکردهایم و تلاشهای ما بیفایده بودهاند.برای داشتن صبر و شکیبایی، باید درک کنیم که تغییر یک فرآیند است و نیازمند زمان و تلاش مستمر است.به جای اینکه بر روی نتیجه نهایی تمرکز کنیم، باید از فرآیند یادگیری و رشد لذت ببریم و هر قدم کوچکی که به سوی هدف خود برمیداریم، را جشن بگیریم.
در ضمن، باید به خودمان یادآوری کنیم که شکست بخشی از فرآیند یادگیری است.هر بار که شکست میخوریم، فرصتی برای یادگیری و رشد به دست میآوریم.به جای اینکه از شکست بترسیم، باید آن را به عنوان یک فرصت برای بهبود و پیشرفت بپذیریم.از خودتان بپرسید: آیا من صبر و شکیبایی کافی دارم؟چگونه میتوانم صبر و شکیبایی خود را افزایش دهم؟با تمرین صبر و شکیبایی، میتوانید از احساس ناامیدی جلوگیری کنید و به خودتان یادآوری کنید که در مسیر درستی قرار دارید.
10. عدم قدردانی
اغلب ما آنقدر بر روی کمبودها و نداشتههای خود متمرکز میشویم که از قدردانی از داشتهها و نعمتهای خود غافل میشویم.این عدم قدردانی، میتواند باعث شود احساس کنیم که زندگی ما رضایتبخش نیست و هیچ تغییری در آن رخ نداده است.قدردانی به معنای توجه به جنبههای مثبت زندگی و احساس سپاسگزاری برای آنها است.قدردانی میتواند باعث شود احساس شادی، رضایت و امیدواری بیشتری داشته باشیم.
برای افزایش قدردانی، میتوانید هر روز زمانی را به فکر کردن به چیزهایی که بابت آنها سپاسگزار هستید، اختصاص دهید.میتوانید این افکار را در یک دفتر خاطرات بنویسید یا با صدای بلند آنها را بیان کنید.
از خودتان بپرسید: آیا من از داشتهها و نعمتهای خود قدردانی میکنم؟
چگونه میتوانم قدردانی خود را افزایش دهم؟با تمرین قدردانی، میتوانید دیدگاه خود را نسبت به زندگی تغییر دهید و به جنبههای مثبت آن توجه بیشتری داشته باشید.
11. عدم تغییر محیط
محیط اطراف ما تاثیر بسزایی بر روی رفتار، افکار و احساسات ما دارد.اگر در یک محیط یکنواخت و تکراری زندگی کنیم، ممکن است احساس کنیم که هیچ تغییری در زندگی ما رخ نمیدهد.تغییر محیط میتواند به معنای تغییر محل زندگی، تغییر دکوراسیون منزل، تغییر محل کار یا حتی تغییر مسیر رفت و آمد باشد.این تغییرات کوچک میتوانند باعث شوند احساس تازگی و پویایی بیشتری داشته باشیم.در ضمن، باید محیط خود را با افرادی پر کنیم که از ما حمایت میکنند، به ما انگیزه میدهند و ما را به چالش میکشند.
دوری کردن از افرادی که انرژی منفی دارند و ما را دلسرد میکنند، میتواند به ما کمک کند تا در مسیر رشد و پیشرفت خود ثابت قدم بمانیم.
از خودتان بپرسید: آیا محیط اطراف من الهامبخش و حمایتکننده است؟چگونه میتوانم محیط خود را تغییر دهم؟با تغییر محیط، میتوانید از احساس یکنواختی و تکرار جلوگیری کنید و به زندگی خود رنگ و بوی جدیدی ببخشید.
12. نداشتن برنامه مشخص
بدون داشتن یک برنامه مشخص و مدون، تلاش برای تغییر و پیشرفت مانند حرکت در یک مسیر تاریک و ناهموار است.بدون دانستن اینکه به کجا میخواهیم برویم و چگونه میخواهیم به آنجا برسیم، به راحتی سردرگم میشویم و احساس میکنیم که درجا میزنیم.داشتن یک برنامه مشخص به معنای تعیین اهداف قابل دستیابی، تقسیم اهداف بزرگ به اهداف کوچکتر و قابل مدیریت، تعیین زمانبندی برای هر هدف و پیگیری پیشرفت خود است.این برنامه به ما کمک میکند تا تمرکز خود را حفظ کنیم، از هدر رفتن زمان و انرژی خود جلوگیری کنیم و به سوی اهداف خود با اعتماد به نفس بیشتری حرکت کنیم.
برای ایجاد یک برنامه مشخص، میتوانید از ابزارهای مختلفی مانند تقویم، برنامهریز، اپلیکیشنهای مدیریت وظایف و یا حتی یک دفترچه یادداشت ساده استفاده کنید.مهم این است که برنامهای داشته باشید که با نیازها و سبک زندگی شما سازگار باشد.از خودتان بپرسید: آیا من یک برنامه مشخص برای رسیدن به اهداف خود دارم؟چگونه میتوانم یک برنامه موثرتر ایجاد کنم؟با ایجاد یک برنامه مشخص، میتوانید احساس کنترل بیشتری بر زندگی خود داشته باشید و به سوی اهداف خود با اعتماد به نفس بیشتری حرکت کنید.
13. عدم تحلیل و بازنگری
بدون تحلیل و بازنگری مداوم در عملکرد خود، به سختی میتوانیم نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنیم و از تجربیات خود درس بگیریم.این عدم تحلیل و بازنگری، میتواند باعث شود اشتباهات خود را تکرار کنیم و از فرصتهای رشد و پیشرفت غافل شویم.تحلیل و بازنگری به معنای ارزیابی منظم عملکرد خود، شناسایی عوامل موفقیت و شکست، بررسی نقاط قوت و ضعف و تعیین اقدامات اصلاحی است.این فرآیند به ما کمک میکند تا در مسیر درستی قرار بگیریم، اشتباهات خود را اصلاح کنیم و عملکرد خود را بهبود بخشیم.برای انجام تحلیل و بازنگری، میتوانید از روشهای مختلفی مانند ثبت یادداشتهای روزانه، بهرهگیری از چک لیستها، شرکت در جلسات بازخورد و یا حتی مشاوره با یک مربی استفاده کنید.
مهم این است که به طور منظم و مداوم عملکرد خود را ارزیابی کنید و از تجربیات خود درس بگیرید.
از خودتان بپرسید: آیا من به طور منظم عملکرد خود را تحلیل و بازنگری میکنم؟چگونه میتوانم این فرآیند را بهبود بخشم؟با انجام تحلیل و بازنگری، میتوانید از تکرار اشتباهات خود جلوگیری کنید و به سوی اهداف خود با سرعت بیشتری حرکت کنید.
14. نپذیرفتن مسئولیت
نپذیرفتن مسئولیت زندگی و تصمیمات خود، یکی از بزرگترین موانع برای تغییر و پیشرفت است.وقتی مسئولیت اتفاقاتی که در زندگی ما رخ میدهد را به گردن دیگران میاندازیم یا شرایط بیرونی را مقصر میدانیم، قدرت خود را برای تغییر و بهبود وضعیت از دست میدهیم.پذیرفتن مسئولیت به معنای قبول کردن این واقعیت است که ما مسئول انتخابها و رفتارهای خود هستیم و میتوانیم با تغییر رفتار خود، شرایط زندگی خود را تغییر دهیم.این به معنای سرزنش خود نیست، بلکه به معنای پذیرش این واقعیت است که ما قدرت انتخاب داریم و میتوانیم سرنوشت خود را رقم بزنیم.
برای پذیرفتن مسئولیت، باید از سرزنش دیگران و شرایط بیرونی دست بکشیم و به جای آن، بر روی کارهایی که میتوانیم انجام دهیم تمرکز کنیم.باید بپذیریم که گذشته را نمیتوانیم تغییر دهیم، اما میتوانیم از آن درس بگیریم و از امروز برای ساختن آیندهای بهتر استفاده کنیم.از خودتان بپرسید: آیا من مسئولیت زندگی و تصمیمات خود را میپذیرم؟چگونه میتوانم مسئولیتپذیرتر باشم؟با پذیرفتن مسئولیت، میتوانید از قربانی بودن دست بردارید و به یک خالق فعال در زندگی خود تبدیل شوید.






آخ جون یه پست دیگه در مورد حس درجا زدن 😄 این حس رو خیلی وقت ها خودم داشتم مخصوصا زمانی که توی کارهام دچار روزمرگی میشدم و حس میکردم هیچ پیشرفتی ندارم.
یکی از چیزایی که بهم کمک کرد تعویض کوچیکترین عادت ها بود، مثلا همیشه سر یه ساعت خاص بیدار میشدم و یه مسیر تکراری رو میرفتم. یه روز تصمیم گرفتم یه ربع زودتر بیدار بشم و مسیر جدیدی رو امتحان کنم. نمیدونی این تغییر کوچیک چقد میتونه روی حال و هوا تاثیر بذاره!
نویسنده عزیز، میشه در مورد “غلبه بر ترس از تغییر” یه مطلب مفصل تر بنویسی؟ مخصوصا وقتی آدم به عادت های قدیمی اش وابسته شده باشه. خیلی ها این ترس رو دارن ولی نمیدونن چطوری ازش فرار نکنن.
اگه شما هم مثل من توی این گیر روزمرگی ها افتادید و راهی برای خروج پیدا کردید، خوشحال میشم تجربه تون رو بخونم 😊 شاید بتونیم از هم چیزای جدید یاد بگیریم.
یه سوال دیگه هم داشتم، چطوری میشه متوجه پیشرفت های کوچیک شد؟ گاهی آدم حس میکنه هیچ فرقی نکرده ولی شاید زیر پوستی داره تغییراتی ایجاد میشه که متوجهش نیستیم.
#تجربه_شخصی_بدون_استفاده_از_هشتگ 😂