چرا در بعضی روابط، یکی از طرفین همیشه شکایت دارد؟ (18 نکته)
شکایت کردن، بخشی طبیعی از زندگی است. همه ما گاهی اوقات ناراضی هستیم و نیاز داریم که در مورد احساسات منفی خود صحبت کنیم. اما وقتی شکایت کردن به یک الگوی رفتاری دائمی در یک رابطه تبدیل می شود، میتواند مخرب و فرساینده باشد. چرا این اتفاق می افتد و چه عواملی باعث می شوند که یک نفر در رابطه همیشه شکایت کند؟ در اینجا 18 نکته برای بررسی این موضوع آورده ایم:
- 💥نیازهای برآورده نشده: فرد احساس می کند که نیازهای عاطفی، فیزیکی، یا روانی او در رابطه برآورده نمی شوند.
- 💥انتظارات غیر واقعی: انتظارات بیش از حد از طرف مقابل یا از خود رابطه، منجر به نارضایتی مداوم می شود.
- 💥عدم ارتباط موثر: عدم توانایی در بیان واضح نیازها و احساسات، باعث می شود فرد به جای بیان مستقیم، شکایت کند.
- 💥احساس نادیده گرفته شدن: فرد احساس می کند که نظرات، احساسات و نیازهای او توسط طرف مقابل شنیده یا جدی گرفته نمی شوند.
- 💥کمبود قدردانی: فرد احساس می کند که زحمات و تلاش های او در رابطه نادیده گرفته می شود و قدردانی نمی شود.
- 💥ترس از صمیمیت: شکایت کردن میتواند راهی برای حفظ فاصله عاطفی و اجتناب از صمیمیت واقعی باشد.
- 💥احساس عدم کنترل: فرد احساس می کند که کنترلی بر زندگی یا رابطه خود ندارد و شکایت کردن راهی برای ابراز این حس است.
- 💥مشکلات حل نشده: مسائلی که در رابطه وجود دارند و به طور موثر حل نشده اند، به طور مداوم دوباره مطرح می شوند.
- 💥سابقه خانوادگی: فرد در خانواده ای بزرگ شده است که شکایت کردن یک الگوی رفتاری رایج بوده است.
- 💥شخصیت منفی گرا: فرد به طور کلی دیدگاه منفی تری نسبت به زندگی دارد و بیشتر بر جنبه های منفی تمرکز می کند.
- 💥احساس ناامنی: فرد از صمیمیت و امنیت در رابطه مطمئن نیست و شکایت کردن راهی برای جلب توجه و اطمینان خاطر است.
- 💥استرس و فشار خارجی: استرس ناشی از کار، خانواده، یا سایر عوامل خارجی میتواند باعث شود فرد در رابطه بیشتر شکایت کند.
- 💥مشکلات سلامت روان: افسردگی، اضطراب، یا سایر مشکلات سلامت روان میتوانند باعث شوند فرد بیشتر شکایت کند.
- 💥احساس قربانی بودن: فرد خود را قربانی شرایط می داند و شکایت کردن راهی برای جلب همدردی و توجه است.
- 💥تلاش برای کنترل: شکایت کردن میتواند راهی برای کنترل رفتار طرف مقابل و رسیدن به خواسته ها باشد.
- 💥نیاز به توجه: فرد با شکایت کردن به دنبال جلب توجه و محبت طرف مقابل است.
- 💥خستگی: خستگی جسمی و روحی میتواند باعث شود فرد تحمل کمتری داشته باشد و بیشتر شکایت کند.
- 💥مقایسه با دیگران: فرد رابطه خود را با روابط دیگران مقایسه می کند و احساس می کند که چیزی کم دارد.
بررسی این عوامل میتواند به درک بهتر دلیل شکایت کردن دائمی یکی از طرفین در رابطه کمک کند. باید با همدلی و درک به این موضوع رسیدگی شود.

درک علت اصلی شکایت کردن، اولین قدم برای حل این مشکل است. صحبت با صداقت و باز، مراجعه به مشاور، و تلاش برای ایجاد تغییرات مثبت در رابطه میتواند به بهبود وضعیت کمک کند.
چرا در بعضی روابط، یکی از طرفین همیشه شکایت دارد؟
1. انتظارات غیر واقعبینانه
یکی از دلایل اصلی شکایت، داشتن انتظارات غیر واقعبینانه از طرف مقابل است.این انتظارات میتوانند در مورد میزان توجه، محبت، کمک یا حتی رفتار طرف مقابل باشند.وقتی انتظارات برآورده نمیشوند، فرد احساس ناامیدی و نارضایتی میکند و این احساسات به صورت شکایت بروز پیدا میکنند.این انتظارات اغلب ناخودآگاه هستند و فرد حتی ممکن است متوجه نباشد که در حال توقع زیادی از شریک زندگیاش است.بررسی و بازبینی انتظارات و تلاش برای منطقی کردن آنها، میتواند تا حد زیادی از بروز شکایت جلوگیری کند.به خاطر داشته باشید که هیچ فردی کامل نیست و نمیتواند تمام نیازهای شما را به طور کامل برآورده کند.
کلید حل این مسئله، شناخت نیازهای واقعی خود و تلاش برای برآورده کردن آنها از راههای دیگر است.
مثلا، اگر احساس میکنید به توجه بیشتری نیاز دارید، به جای شکایت از همسرتان، با دوستانتان وقت بگذرانید یا فعالیتهای مورد علاقهتان را انجام دهید.
2. نیازهای برآورده نشده
هر فردی نیازهای عاطفی، روانی و حتی مادی مشخصی دارد. وقتی این نیازها در رابطه برآورده نمیشوند، فرد احساس ناکامی و نارضایتی میکند. این نیازها میتوانند شامل نیاز به امنیت، احترام، قدردانی، پذیرش و عشق باشند. فردی که احساس میکند نیازهایش نادیده گرفته میشوند، ممکن است به طور مداوم شکایت کند تا توجه طرف مقابل را جلب کند و او را متوجه نیازهای خود سازد. متاسفانه، شکایت اغلب نتیجه معکوس میدهد و باعث دور شدن طرف مقابل میشود. به جای شکایت، بهتر است به طور مستقیم و واضح نیازهای خود را با شریک زندگیتان در میان بگذارید. صحبت کردن در مورد نیازها و تلاش برای برآورده کردن آنها، میتواند به بهبود رابطه کمک کند. همچنین باید به نیازهای طرف مقابل نیز توجه کنید و تلاش کنید تا آنها را نیز برآورده سازید.
3. عدم مهارتهای ارتباطی
ضعف در مهارتهای ارتباطی میتواند منجر به سوء تفاهم و نارضایتی در رابطه شود. فردی که نمیتواند به طور موثر احساسات و نیازهای خود را بیان کند، ممکن است از شکایت به عنوان راهی برای ابراز نارضایتی استفاده کند. عدم توانایی در گوش دادن فعال و همدلانه نیز میتواند باعث شود که فرد احساس کند شنیده نمیشود و در نتیجه شکایت کند. آموزش مهارتهای ارتباطی، از جمله گوش دادن فعال، بیان احساسات به طور واضح و محترمانه، و حل تعارض، میتواند به بهبود رابطه کمک کند. شرکت در کارگاههای آموزشی یا مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه مفید باشد. با تمرین و تلاش، میتوانید مهارتهای ارتباطی خود را بهبود بخشید و از بروز سوء تفاهم و شکایت جلوگیری کنید.
4. الگوهای رفتاری آموخته شده
گاهی اوقات، شکایت کردن یک الگوی رفتاری است که فرد از کودکی آموخته است. ممکن است فرد در خانوادهای بزرگ شده باشد که شکایت کردن یک روش معمول برای بیان نارضایتی بوده است. در این صورت، فرد ممکن است ناخودآگاه این الگو را در روابط خود تکرار کند. آگاهی از این الگو و تلاش برای تغییر آن، میتواند دشوار اما ممکن باشد. درمان شناختی رفتاری (CBT) میتواند در شناسایی و تغییر الگوهای رفتاری آموخته شده مفید باشد. در ضمن، کمک گرفتن از یک مشاور میتواند به شما در درک ریشههای این الگو و یافتن راههایی برای تغییر آن کمک کند. اما با تلاش و تمرین، میتوانید الگوهای رفتاری سالمتری را جایگزین الگوهای ناسالم کنید.
5. احساس ناامنی
احساس ناامنی در رابطه میتواند منجر به شکایت مداوم شود.فردی که احساس میکند دوست داشته نمیشود یا از دست دادن رابطه میترسد، ممکن است به طور مداوم به دنبال تایید و توجه باشد.این رفتار میتواند به صورت شکایت بروز پیدا کند، مثلا “تو هیچ وقت به من توجه نمیکنی” یا “تو من را دوست نداری”.ریشههای احساس ناامنی میتوانند در تجربیات گذشته، مانند روابط آسیبزا یا عدم امنیت در دوران کودکی، باشند.ایجاد یک رابطه امن و قابل اعتماد، میتواند به کاهش احساس ناامنی کمک کند.صحبت کردن در مورد ترسها و نگرانیها با شریک زندگیتان، میتواند به او کمک کند تا شما را درک کند و به شما اطمینان دهد.
در ضمن، کار کردن بر روی عزت نفس و خودباوری، میتواند به کاهش احساس ناامنی و افزایش اعتماد به نفس کمک کند.
مشاوره میتواند در شناسایی ریشههای احساس ناامنی و یافتن راههایی برای مقابله با آن مفید باشد.
6. عدم قدردانی
وقتی فرد احساس میکند تلاشها و کارهای او در رابطه نادیده گرفته میشوند، ممکن است شروع به شکایت کند. عدم قدردانی میتواند باعث شود که فرد احساس کند دیده نمیشود و ارزشی ندارد. ابراز قدردانی و تشکر از طرف مقابل، میتواند به تقویت رابطه و جلوگیری از شکایت کمک کند. گفتن “متشکرم” یا “من از تو قدردانی میکنم” میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. در ضمن، تلاش برای شناخت و قدردانی از ویژگیهای مثبت طرف مقابل، میتواند به بهبود رابطه کمک کند. به جای تمرکز بر روی نقاط ضعف، سعی کنید بر روی نقاط قوت و دستاوردهای طرف مقابل تمرکز کنید. با ابراز قدردانی، به طرف مقابل نشان میدهید که او را میبینید و برای او ارزش قائل هستید.
7. احساس کنترل
گاهی اوقات، شکایت کردن میتواند راهی برای کنترل طرف مقابل باشد. فردی که احساس میکند کنترلی بر رابطه ندارد، ممکن است با شکایت کردن سعی کند رفتار طرف مقابل را تغییر دهد. این رفتار میتواند به صورت مستقیم، مانند “تو باید این کار را بکنی” یا به صورت غیر مستقیم، مانند “تو هیچ وقت به من گوش نمیکنی” بروز پیدا کند. تلاش برای کنترل طرف مقابل، اغلب نتیجه معکوس میدهد و باعث ایجاد مقاومت و نارضایتی میشود. به جای تلاش برای کنترل، سعی کنید با طرف مقابل به توافق برسید و به او آزادی عمل بدهید. احترام به استقلال و آزادی طرف مقابل، میتواند به بهبود رابطه کمک کند. در ضمن، کار کردن بر روی پذیرش و رها کردن کنترل، میتواند به شما در رهایی از این الگو کمک کند.
8. مسائل حل نشده
وجود مسائل حل نشده در رابطه میتواند منجر به شکایت مداوم شود. وقتی یک مشکل به طور کامل حل نمیشود، ممکن است بارها و بارها تکرار شود و باعث نارضایتی و شکایت شود. اجتناب از حل مسائل، تنها باعث بزرگتر شدن آنها میشود. تلاش برای حل مسائل به طور مستقیم و با صداقت، میتواند به بهبود رابطه کمک کند. تعیین زمان و مکان مناسب برای صحبت کردن در مورد مسائل، میتواند به جلوگیری از تنش و درگیری کمک کند. در ضمن، بهرهگیری از روشهای حل مسئله، مانند طوفان فکری و یافتن راه حلهای مشترک، میتواند مفید باشد. در صورتی که نمیتوانید به تنهایی مسائل را حل کنید، کمک گرفتن از یک مشاور میتواند مفید باشد.
9. استرس و خستگی
استرس و خستگی میتوانند باعث افزایش تحریکپذیری و شکایت شوند. فردی که تحت فشار زیادی قرار دارد، ممکن است نسبت به رفتارهای طرف مقابل حساستر شود و به راحتی شکایت کند. مدیریت استرس و یافتن راههایی برای استراحت و تجدید قوا، میتواند به کاهش شکایت کمک کند. ورزش، مدیتیشن، یوگا و گذراندن وقت در طبیعت، میتوانند به کاهش استرس کمک کنند. در ضمن، داشتن یک رژیم غذایی سالم و خواب کافی، میتواند به بهبود خلق و خو و کاهش تحریکپذیری کمک کند. در صورتی که احساس میکنید استرس و خستگی شما غیرقابل کنترل است، کمک گرفتن از یک متخصص میتواند مفید باشد. وقتی از خودتان مراقبت میکنید، انرژی و صبر بیشتری برای برخورد با چالشهای رابطه خواهید داشت. 
10. حسادت
حسادت در رابطه میتواند به شدت به بروز شکایت دامن بزند. فرد حسود به طور مداوم نگران از دست دادن شریک زندگی خود است و ممکن است رفتارهای او را به دقت زیر نظر بگیرد. این نگرانی میتواند به صورت شکایتهای پی در پی و اتهام زدنهای بیاساس بروز پیدا کند. ریشههای حسادت معمولا در کمبود اعتماد به نفس و ناامنیهای درونی فرد قرار دارد. تقویت اعتماد به نفس، بهبود تصویر ذهنی از خود، و کار کردن روی ریشههای ناامنی، قدمهای مهمی برای کاهش حسادت هستند. در ضمن، برقراری ارتباط باز و با صداقت با شریک زندگی و صحبت کردن در مورد ترسها و نگرانیها میتواند به ایجاد حس اعتماد و امنیت در رابطه کمک کند. اگر حسادت به شکل جدی در رابطه مشکل ایجاد کرده است، کمک گرفتن از یک مشاور میتواند بسیار مفید باشد.
11. احساس نادیده گرفته شدن
وقتی فرد احساس میکند که در رابطه نادیده گرفته میشود، نظراتش شنیده نمیشود و ارزشهایش مورد احترام قرار نمیگیرد، ممکن است به طور مداوم شکایت کند.این احساس نادیده گرفته شدن میتواند به مرور زمان باعث کاهش عزت نفس و ایجاد حس انزوا در فرد شود.برای جلوگیری از این وضعیت، باید هر دو طرف در رابطه به نظرات و احساسات یکدیگر توجه کنند و به آنها احترام بگذارند.گوش دادن فعالانه، نشان دادن همدلی و تلاش برای درک دیدگاههای متفاوت، میتواند به ایجاد حس ارزشمندی و شنیده شدن در طرف مقابل کمک کند.
در ضمن، باید هر فرد در رابطه فضایی برای بیان خود داشته باشد و بتواند بدون ترس از قضاوت شدن، احساسات و نیازهایش را با شریک زندگی خود در میان بگذارد.
اگر احساس میکنید که در رابطه نادیده گرفته میشوید، سعی کنید به طور مستقیم و واضح این موضوع را با شریک زندگی خود در میان بگذارید و در مورد راههای بهبود این وضعیت با او صحبت کنید.
12. خشم فروخورده
گاهی اوقات شکایت کردن، راهی برای ابراز خشم فروخورده است.فرد ممکن است به دلایل مختلفی نتواند خشم خود را به طور مستقیم و سالم ابراز کند و به همین دلیل، آن را به صورت شکایتهای پی در پی و کنایههای آزاردهنده نشان دهد.خشم فروخورده میتواند به مرور زمان باعث ایجاد مشکلات روانی و جسمی در فرد شود و همچنین به رابطه آسیب جدی وارد کند.برای جلوگیری از این وضعیت، باید فرد یاد بگیرد چگونه خشم خود را به طور سالم و سازنده ابراز کند.شناسایی عوامل ایجاد کننده خشم، تمرین تکنیکهای آرامسازی، و یادگیری مهارتهای ارتباطی موثر، میتواند به فرد در مدیریت خشم کمک کند.
در ضمن، باید فرد به خود اجازه دهد تا احساسات خود را تجربه کند و از سرکوب آنها خودداری کند.
اگر در مدیریت خشم خود مشکل دارید، کمک گرفتن از یک متخصص میتواند بسیار مفید باشد.
13. فقدان صمیمیت
فقدان صمیمیت عاطفی و جسمی در رابطه میتواند یکی از دلایل اصلی شکایت کردن باشد.وقتی زوجین از نظر عاطفی از یکدیگر دور میشوند و ارتباط صمیمانهای با هم ندارند، ممکن است احساس تنهایی و نارضایتی کنند.این نارضایتی میتواند به صورت شکایتهای پی در پی و انتقادهای آزاردهنده بروز پیدا کند.برای ایجاد و حفظ صمیمیت در رابطه، باید زوجین به طور منظم برای یکدیگر وقت بگذارند، با هم صحبت کنند، فعالیتهای مشترک انجام دهند و از نظر جسمی به یکدیگر نزدیک باشند.نشان دادن محبت و قدردانی، گوش دادن فعالانه به حرفهای یکدیگر، و به اشتراک گذاشتن احساسات و افکار، میتواند به تقویت صمیمیت عاطفی در رابطه کمک کند.
در ضمن، باید زوجین به نیازهای جنسی یکدیگر توجه کنند و برای برقراری رابطه جنسی سالم و رضایتبخش تلاش کنند.
اگر در ایجاد صمیمیت در رابطه مشکل دارید، کمک گرفتن از یک مشاور میتواند بسیار مفید باشد.
14. مقایسه با دیگران
مقایسه مداوم رابطه خود با روابط دیگران، یکی از مخربترین رفتارهایی است که میتواند منجر به شکایت کردن شود. فردی که به طور مداوم رابطه خود را با روابط دیگران مقایسه میکند، همواره به دنبال یافتن کمبودها و نقصها در رابطه خود است. این مقایسه میتواند باعث ایجاد حس نارضایتی و ناشادی در فرد شود و او را به شکایت کردن از شریک زندگی خود سوق دهد.
به جای مقایسه رابطه خود با دیگران، بهتر است بر روی نقاط قوت و مثبت رابطه خود تمرکز کنید و برای بهبود آن تلاش کنید. به جای مقایسه کردن، سعی کنید قدر داشتههای خود را بدانید و برای ساختن یک رابطه بهتر و سالمتر تلاش کنید.
15. مشکلات مالی
مشکلات مالی یکی از عوامل اصلی استرس و درگیری در روابط زناشویی است و میتواند به شدت به بروز شکایت دامن بزند.نگرانیهای مربوط به تامین هزینههای زندگی، بدهیها، و اختلافات بر سر مدیریت مالی، میتواند فشار زیادی را بر روی زوجین وارد کند.این فشار میتواند به صورت شکایتهای پی در پی و انتقادهای آزاردهنده بروز پیدا کند.برای کاهش تاثیر مشکلات مالی بر رابطه، باید زوجین در مورد وضعیت مالی خود با یکدیگر صادق باشند، یک بودجه مشترک تهیه کنند، و برای رسیدن به اهداف مالی مشترک تلاش کنند.در ضمن، باید زوجین در مورد مسائل مالی با احترام و همدلی با یکدیگر صحبت کنند و از سرزنش و انتقاد خودداری کنند.
اگر در مدیریت مسائل مالی مشکل دارید، کمک گرفتن از یک مشاور مالی میتواند بسیار مفید باشد.
با همکاری و همدلی، میتوانید بر مشکلات مالی غلبه کنید و یک رابطه سالم و پایدار داشته باشید.
16. بیماری
بیماری، چه جسمی و چه روانی، میتواند تاثیر زیادی بر روی روابط داشته باشد و به بروز شکایت دامن بزند. فرد بیمار ممکن است به دلیل درد، خستگی، یا تغییرات خلقی، تحریکپذیرتر شود و بیشتر شکایت کند. در ضمن، فردی که از بیمار مراقبت میکند، ممکن است به دلیل فشار و استرس زیاد، خسته و کلافه شود و بیشتر شکایت کند. برای کاهش تاثیر بیماری بر رابطه، باید هر دو طرف با یکدیگر همدلی کنند، از یکدیگر حمایت کنند، و به نیازهای یکدیگر توجه کنند. فرد بیمار باید سعی کند تا حد امکان مسئولیتهای خود را انجام دهد و از طرف مقابل برای کمک و حمایت تشکر کند. فردی که از بیمار مراقبت میکند، باید مراقب سلامت جسمی و روانی خود باشد و از دیگران برای کمک و حمایت درخواست کند. در صورت نیاز، کمک گرفتن از یک متخصص میتواند بسیار مفید باشد.
17. عدم تناسب اهداف و ارزشها
وقتی اهداف و ارزشهای اساسی زوجین با یکدیگر همخوانی نداشته باشد، ممکن است در طول زمان اختلافات و نارضایتیهای زیادی در رابطه ایجاد شود که به صورت شکایت مداوم بروز کند.مثلا اگر یکی از زوجین به دنبال پیشرفت شغلی و موفقیت مالی باشد، در حالی که دیگری به دنبال آرامش و زندگی خانوادگی باشد، ممکن است در مورد نحوه گذراندن وقت و اولویتبندی مسائل دچار اختلاف شوند.برای کاهش این اختلافات، باید زوجین در مورد اهداف و ارزشهای خود با یکدیگر صحبت کنند و سعی کنند تا حد امکان به یک توافق برسند.در ضمن، باید زوجین به تفاوتهای یکدیگر احترام بگذارند و سعی نکنند که یکدیگر را تغییر دهند.
اگر اهداف و ارزشهای اساسی زوجین با یکدیگر همخوانی نداشته باشد، ممکن است نیاز به مشاوره تخصصی باشد تا بتوانند راهی برای سازش و همزیستی پیدا کنند.مهم این است که هر دو طرف در رابطه احساس کنند که شنیده میشوند و به نیازهایشان توجه میشود.با احترام گذاشتن به تفاوتها و تلاش برای درک دیدگاههای متفاوت، میتوانید یک رابطه سالم و پایدار داشته باشید، حتی اگر اهداف و ارزشهایتان کاملاً یکسان نباشد.گاهی اوقات، پذیرفتن تفاوتها و یافتن راههایی برای زندگی مسالمتآمیز با آنها، بهترین راه حل است.
18. کمبود توجه به خود
وقتی فرد به اندازه کافی به نیازهای جسمی، روحی و عاطفی خود توجه نکند، ممکن است احساس خستگی، نارضایتی و ناامیدی کند.این احساسات منفی میتواند به صورت شکایت مداوم از شریک زندگی بروز پیدا کند، زیرا فرد ناخودآگاه انتظار دارد که شریک زندگی او تمام نیازهای او را برآورده کند.برای جلوگیری از این وضعیت، باید هر فرد در رابطه به طور منظم برای مراقبت از خود وقت بگذارد.این مراقبت میتواند شامل ورزش کردن، استراحت کافی، تغذیه سالم، گذراندن وقت با دوستان و خانواده، انجام فعالیتهای مورد علاقه و یادگیری مهارتهای جدید باشد.وقتی فرد به خود توجه میکند و نیازهایش را برآورده میکند، احساس رضایت و خوشبختی بیشتری میکند و کمتر به شریک زندگی خود وابسته میشود.
این امر باعث میشود که فرد بتواند رابطه سالمتر و پایدارتری با شریک زندگی خود داشته باشد.
زمانی را برای خودتان در نظر بگیرید و کارهایی را انجام دهید که به شما انرژی میدهند و حالتان را خوب میکنند.این کار به نفع رابطه شما خواهد بود.به خودتان اهمیت دهید، زیرا شما ارزشمند هستید و سزاوار شادی و خوشبختی هستید.







یکی از چالشهای عمیق در روابط این است که گاهی یکی از طرفین مدام در حال گله و شکایت است. این موضوع میتواند ریشه در نیازهای برآورده نشده داشته باشد، جایی که فرد احساس میکند صدایش شنیده نمیشود یا به اندازه کافی دیده نمیشود. من در رابطه قبلیام متوجه شدم که بخشی از شکایتهای مداوم من ناشی از ترس از صمیمیت بود، ترسی که حتی خودم هم از وجودش بیخبر بودم. گاهی اوقات، شکایت کردن فقط پوششی برای پنهان کردن ترسهای عمیقتر است.
انتظارات غیرواقعی نیز میتواند مانند سمی آرامآرام رابطه را از بین ببرد. زمانی که توقع داریم طرف مقابل تمام خلاهای عاطفی ما را پر کند، ناخواسته او را زیر فشار میگذاریم. یادم میآید همسرم همیشه از این گله میکرد که هیچچیز او را راضی نمیکنم، تا اینکه فهمیدم بخشی از مشکل، معیارهای غیرمنطقی بود که در ذهنم ساختم. رابطه سالم جایی است که دو نفر بتوانند بدون تحمیل انتظارات دستنیافتنی، کنار هم رشد کنند.
ضعف در مهارتهای ارتباطی هم نقش بسزایی در این موضوع دارد. گاهی افراد به جای بیان مستقیم خواستههایشان، ترجیح میدهند با شکایتهای مبهم پیام خود را منتقل کنند. من زمانی متوجه این مسئله شدم که همسرم در مشاوره گفت: تو همیشه ناراحتیات را به زبان نمیآوری، اما چهرهات فریاد میزند. اینجاست که اهمیت یادگیری بیان سالم احساسات آشکار میشود. بدون گفتوگوی شفاف، هیچ رابطهای نمیتواند دوام بیاورد.
احساس نادیده گرفته شدن هم میتواند جرقهای برای شکایتهای مکرر باشد. همه دوست دارند existenceشان در رابطه تایید شود. من در دورانی که شغل پراسترسی داشتم، مدام از همسرم مینالیدم تا اینکه متوجه شدم در واقع به دنبال تایید و درک هستم. وقتی او شروع کرد به نشان دادن توجه واقعی، حتی با کارهای کوچک، بسیاری از شکایتها به خودی خود محو شدند. این نشان میدهد گاهی درمان، سادهتر از چیزی است که فکر میکنیم.
استرسهای خارجی هم نباید دستکم گرفته شود. وقتی فرد از نظر روحی تحت فشار باشد، ممکن است رابطه را زیر ذرهبین قرار دهد. در دوران سختی مالی، متوجه شدم که کوچکترین رفتارهای همسرم را زیر سوال میبرم. بعدها فهمیدم مشکل اصلی، اضطراب ناشی از بیپولی بود، نه رفتارهای او. آگاهی از این که چه عواملی از بیرون روی رابطه تاثیر میگذارد، میتواند از بسیاری از تنشها جلوگیری کند.
در قصه روابط، مقایسه دشمن خوشبختی است. وقتی مدام رابطه خود را با دیگران مقابل کنید، همیشه چیزی کم خواهید داشت. دوستی داشتم که همسرش را با شوهر خواهرش مقایسه میکرد و اینقدر در این بازی غرق شده بود که متوجه نبود چگونه دارد رابطهاش را نابود میکند. پذیرش این که هر رابطه منحصر به فرد است، نخستین قدم برای خروج از چرخه شکایتهای بیحاصل است.
اگر خوانندگان این مطلب هم تجاربی در این زمینه دارند، شاید بد نباشد آنها را به اشتراک بگذارند. شنیدن دیدگاههای مختلف میتواند به همه ما کمک کند رابطههایمان را عمیقتر درک کنیم. گاهی کوچکترین نکاتی که دیگران مطرح میکنند، میتواند دریچهای جدید به سوی بهبود باز کند. روابط پیچیده هستند، اما همین پیچیدگی است که مطالعه و تبادل نظر درباره آنها را جذاب میکند.
خیلی جالب بود که این مطلب رو خوندم. منم یه بار توی یه رابطه بودم که همیشه حس میکردم طرف مقابل به حرفام گوش نمیده و فقط منم که غر میزنم. بعدها فهمیدم مشکل از طرز بیان خودم بود؛ نمی تونستم درست بگم چی میخوام و فقط با گلایه کردن میخواستم توجهشو جلب کنم. توی مشاوره یاد گرفتم چطور نیازهام رو واضحتر بگم و دیگه اون حس همیشگی نارضایتی کم کم از بین رفت.
راستی خوشحال میشم اگه بقیه هم تجربه هاشونو بگن. مثلا کسایی که توی رابطشون این چالش رو داشتن چطوری حلش کردن؟ یا کدوم یک از این مواردی که توی پست گفته شده بیشتر به دردشون خورده؟ من هنوزم گاهی با موضوع انتظارات غیرواقعی درگیرم و دوست دارم بدونم بقیه چطور با این مسئله کنار اومدن.
یکی از دوستام میگفت مشکلش با شریک زندگیش فقط و فقط به خاطر عدم قدردانی بود. اونقدر که میگفت گاهی اوقات یه تشکر ساده هم کلی حال آدمو بهتر میکنه. فکر میکنم این نقطه خیلی مهمیه که آدم بفهمه طرف مقابلش رو چطور باید ارزش گذاری کنه. اگه کسی توضیح میده چطور این کارو می کنه ممنون میشم بشنوم.